دل غمگین و تنها منتظر در پیچ جاده
پر از وحشت پر از درد است این غمگین ساده
الا مولای کوی عاشقان مهدی کجایی؟
چرا سوی دل وحشت زده لختی نیایی
بلای ترس و وحشت در درونم خانه کرده
نسیم سد ز لف کرکسان را شانه کرده
عقیق عشق تنها مانده در اعماق چاهی
دمی بشنو قعر چاه می آید ندایی
شبا نگاهان دل کوچه هراسان است و غمگین
بیا گرمی بده بر این دل نالان و سنگین
قماری باشد این دنیای مقدار وفایی
امان از رفتن دوران شیرین جوانی
:: بازدید از این مطلب : 626
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0